ربع پهلوی:30 سال پول و وقتم را صرف جریان فتنه کردم


ربع پهلوی:30 سال پول و وقتم را صرف جریان فتنه کردم

رضا ربع پهلوی فرزند شاه مخلوع در آخرین مصاحبه خود از تلاش سی ساله اش برای شکل دادن جریان فتنه در ایران پرده برداشت.


 روزنامه گلوب اندمیل، وی در مصاحبه با این روزنامه کانادایی گفت: من سی سال وقت و پول خود را صرف این جریان کرده ام. فرزند شاه معدوم در ادامه به ناتوانی خود در هدایت این جریان اعتراف کرد و مدعی شد که در غربت قادر به این کار نیست.

او در ادامه در اظهار نظر دیگری مسئولیت و دغدغه اصلی خود را حمایت از جریان فتنه اعلام کرد و افزود: جهت حمایت از این جریان از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنم.

باشگاه خبرنگاران در همین زمینه نوشت:رضا پهلوی که اکنون به تورنتوی کانادا سفر کرده از سفرهای خود به نقاط مختلف جهان به عنوان اقداماتش جهت جذب حمایت های جهانی از جریان فتنه یاد کرد. او همچنین خواستار سنگ اندازی ها و فشار بیشتر واشنگتن به ایران برای توقف برنامه هسته ای صلح آمیز کشورمان شد.

پهلوی در پایان تاکید کرد که خواستار و حامی دخالت های مستقیم خارجی در امور ایران از جمله تحریم هاست



درخواست فرقه سبز برای تجمع


درخواست فرقه سبز برای تجمع
درخواست فرقه سبز برای تجمع

همزمان با صدور بیانیه یکی از سران فرقه سبز به مناسبت فرارسیدن 16 آذر  و اعلام مخالفت با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، یکی از سایتهای طرفدار فرقه سبز نیز از هواداران خود درخواست نمود پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه اقدام به تجمع نمایند.

سایت مسیر سبز که از سایتها هوادر فرقه سبز می باشد در اقدامی بسیار مذبوحانه از اندک هواداران فرقه سبز طی بیانیه ای درخواست نموده است اقدام به تجمع نمایند.

این سایت در قسمتی از این بیانیه آورده است: «در صورت اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، علاوه بر افزایش قیمت های برق ، گاز و مواد سوختی ، قیمت کالاها بخصوص کالاهای اساسی به صورت سرسام آوری افزایش خواهد یافت و این هزینه زیادی را بر اقتصاد مردم به ویژه خانواده های کم درآمد وارد خواهد کرد ، لذا ما همه از هواداران جنبش می خواهیم که در صورت اجرایی شدن قانون هدفمند سازی یارانه ها ، در میدان انقلاب اسلامی تهران تجمع اعتراض آمیز برگزار نمایند.»

 

این اقدامات در حالی صورت می گیرد که همگان بر اجرای این قانون تأکید می نمایند زیرا اجرای این قانون در دراز مدت اثرات پر خیر و برکتی برای مردم و نظام خواهد داشت.



فحاشی وکیل فراری به جواد لاریجانی


فحاشی وکیل فراری به جواد لاریجانی
فحاشی وکیل فراری به جواد لاریجانی
، پس از آنکه محمدجواد لاریجانی با حضور در آمریکا و در آستانه صدور قطعنامه حقوق بشری علیه ایران، درباره تناقض ادعای غربیها پیرامون حقوق بشر سخن گفت و ادعاهای واهی مدعیان فراری حقوق بشر را برملا کرد، فعالین ضدانقلاب به شدت از سخننان وی برآشفته و به جای پاسخ دادن به سخنان محمدجواد لاریجانی، به فحاشی علیه او روی اوردند.
محمد مصطفایی از جمله این افراد است که خشم خود از مواضع مستدل جمهوری اسلامی درباره حقوق بشر را نتوانست پنهان کند و در صفحه فیس بوک خود نوشت: "اینها مغلطه می کنند"
وی همچنین بدون انکه بتواند پاسخ عاقلانه ای برای مواضع مستدل جواد لاریجانی درباره حقوق بشر بیابد، این مسئول کشورمان را مورد فحاشی قرار داد و او را "مجنون" و "دارای مشکل روانی" دانست!

موسوی به نبود تقلب در انتخابات کاملا آگاه بود


موسوی به نبود تقلب در انتخابات کاملا آگاه بود


 یک دلیل دیگر که نشان می‌دهد موسوی و جبهه دوم خرداد به عدم وقوع تقلب مطلع بوده‌ و با این‌حال به اعتراض غیرقانونی و آشوب‌آفرینی اقدام کرده‌اند، نداشتن مدرک در عین داشتن بیش از 40 هزار نماینده در پای صندوق‌هاست.

  هامون نیوز به نقل از فارس در ادامه واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله را که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "فرایند دستیابی "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، " گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری " و "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش تحلیل گفتمانی " به فصل ششم یعنی "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " می‌پردازیم:

* تقلب؛ ادعایی برای آشوب‎آفرینی

یکی از دلایل دیگری که نشان می‌دهد موسوی و جبهه دوم خرداد به عدم وقوع تقلب و جابه‌جایی میلیونی آرا مطلع بوده‌اند و با این حال به ادعای تقلب و اعتراض غیرقانونی و آشوب‌آفرینی اقدام کرده‌اند، نداشتن مدرک در عین داشتن بیش از 40 هزار نماینده پای صندوق‌هاست.

روشن است که چنانچه تقلبی صورت می‌گرفت، وقتی این تقلب به مقیاس میلیونی می‌رسد امکان آن نیست که گزارش‌های دقیق و مستندی از چگونگی آن تقلب به دست ستاد موسوی و دیگر نامزدهای مدعی تقلب نرسد. به ویژه ستاد موسوی که دارای بیش از 40 هزار نماینده پای صندوق‌های رأی بوده است.

مدرک تقلب به سندی گفته می‌شود که در آن جزئیات تقلب، نوع تقلب، صندوقی که تقلب در آن واقع شده است و مواردی از این دست در گزارش مندرج باشد. وقتی بیش از 40 هزار نماینده موسوی گزارشی ارسال نکرده‌اند و پای سلامت انتخابات را امضا کرده‌اند، استناد به کلی‌گویی‌ها یعنی همان مدرک نداشتن و دلیل‌تراشی برای ادعایی که برای گریز از شکست انجام داده‌ای.

* نمایندگانی که به‏خلاف ادعای موسوی ادلّه‌ای برای وجود تقلب نداشتند

مطابق گزارش وزارت کشور در انتخابات دهم ریاست جمهوری، از طرف میرحسین موسوی 40676 نماینده، از طرف محمود احمدی‌نژاد 33058 نماینده، از طرف مهدی کروبی 13506 نماینده و از سوی محسن رضایی 5421 نماینده بر سر صندوق‌های رأی در سراسر کشور حضور داشته‌اند. با توجه به اینکه تعداد صندوق‌های سراسر کشور 45713 صندوق بود، بدین ترتیب موسوی در 89 درصد صندوق‌های سراسر کشور، احمدی‌نژاد در 72 درصد صندوق‌های سراسر کشور، کروبی در 29.5 درصد صندوق‌های سراسر کشور و رضایی در 12 درصد صندوق‌های سراسر کشور نماینده داشته‌اند.

در مجموع از سوی سه نماینده معترض 59603 نفر در پای صندوق‌های رأی ناظر بر چگونگی انجام انتخابات بوده‌‌اند.(1) علاوه بر این، میرلوحی از اعضای کمیته صیانت از آرای موسوی، روز پنج‎شنبه 21 خرداد به طور رسمی اعلام کرد ما 40 هزار نماینده بر سر صندوق‌ها داریم.

با وجود این تعداد نماینده از سوی نامزدهای انتخاباتی اما واکنش نمایندگان معترض به نتیجه انتخابات بسیار جالب است. گذشته از آرای بسیار اندک کروبی و رضایی که اعتراض آنان چندان مورد توجه نبوده است، واکنش ستاد موسوی در این باره بیشتر قابل توجه است. تمام اینها در حالی است که "کمیته صیانت از آرا " از 45 روز مانده به انتخابات از سوی جبهه دوم خرداد و با سرپرستی محتشمی‌پور مشغول به فعالیت بود.

* دلایل واهی برای پیروزی در انتخابات؛ تناقض‌گویی رهنورد

با وجود این، هیچ‌کدام از نامزدهای معترض اسناد و مدارکی دال بر تقلب ارائه نکردند بلکه تنها به ذکر برخی ادعاهای کلی‌گویانه اکتفا کردند. زهرا رهنورد، همسر موسوی، در تشریح بداهت پیروزی موسوی و وضوح تقلب در انتخابات در مصاحبه با شبکه ماهواره‌ای بی‌بی‌سی گفت: "یک سری نقاطی هستند که اصلاً مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است. مثلاً‌ آذربایجان و ترک‎زبان‌ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی‌گذارند که به کس دیگری رأی بدهند . . . خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم.

بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی‌گذارند به آقای احمدی‌نژاد رأی بدهند. این دو تا ملاک[!] است و باقی موارد هم شبیه همین است . . . در شهرستان‌ها و تهران در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آن است که اصلاً قابل تصور باشد. هروقت طرفداران دو طرف حاضر می‌شدند طرفداران احمدی‌نژاد در مقابل طرفداران موسوی در حد یک‎صدم بودند . . . . همه می‌شناسند که آنهایی که به احمدی‌‌نژاد رأی دادند چه تیپ خاصی هستند و اول صبح رفتند رأی خودشان را دادند و از ساعت 11 صبح تعرفه‌ها در دست مردم قرار نگرفت و مردم له‎له می‌زدند برای اینکه تعرفه به ایشان داده بشود.

حتی تا ساعت یازده، ده و سی دقیقه و دوازده شب هم پشت در ستاد و محل‌های انتخابات جمع شده بودند . . . ما نمی‌دانیم چگونه با این صندوق‌ها عمل شده و رأی‌ها چگونه دست برده شده و چه بوده. فقط می‌دانیم که نسبت موسوی به احمدی‌نژاد 4.5 به یک یا چهار به یک یا جاهای دیگر ممکن است مثلاً 3 به 1.5 باشد. " (2) رهنورد از شدت عصبانیت حتی به این تناقض ساده موجود در استدلالش توجه نکرد که اگر آذری‌زبانان فرزند خود را نمی‌گذارند که به دیگری رأی دهند، چگونه مردم لرستان فرزند خود کروبی را رها می‌کنند و به دامادشان رأی می‌دهند!

* درخواست کمک برای یاری؛ دلیلی بر بی‌دلیلی موسوی

نکته ظریف‌تر آن که ستاد موسوی با آن همه اعضا و تشکیلات چند ده هزار نفری و تشکیل "کمیته صیانت از آرا " که اساساً برای موضوع تشخیص احتمالی تقلب تأسیس شده بود، هشت روز پس از پایان انتخابات در اطلاعیه‌ای که در ساعت 17: 16 سی‌ام خرداد، در سایت قلم منتشر شد، به دلیل نداشتن مدرک از مردم خواست به ستاد موسوی برای ارائه "مشاهدات عینی " خود از "تخلفات انتخاباتی " یاری رسانند.

در خبر مذکور چنین آمده است: "به گزارش قلم نیوز، دفتر میرحسین موسوی در ادامه پیگیری‌های حقوقی خود برای صیانت از آزادی مردم و جمع‌آوری مستندات بسیار زیاد مبنی بر بروز تخلفات آشکار در انتخابات دهم ریاست جمهوری، از همه مردمی که مشاهداتی را در زمینه بروز تخلف و تقلب در انتخابات داشته‌اند درخواست کرد تا اطلاعات خود را به شماره فکس . . . ارسال کنند تا از مجاری قانونی، نسبت به اعاده حقوق رأی‌دهندگان اقدام شود. "(3)

البته مدعیان تقلب که خود به نادرست بودن آن ادعا بیش از مردم آگاهی داشتند هیچ‌گاه "مشاهدات عینی " و سند مشخصی ارائه نکردند: چه در نامه اعتراض موسوی به شورای نگهبان و چه در گزارشی که کمیته صیانت از آرا منتشر کرد. مطلب بسیار مهمی که از سوی مدعیان انجام شد و باید مورد توجه قرار گیرد خلط مبحث میان "تخلف " و "تقلب " است. این موضوع هم در گزارش کمیته وجود دارد و هم در نامه موسوی به شورای نگهبان. در واقع، این جبهه برای آن که دست خالی خود را در ارائه سند موثق و مؤید تقلب میلیونی پنهان سازد تمییزی میان تخلف و تقلب نمی‌گذارد و تلاش می‌کند با حجیم کردن گزارش خود و فربه نشان دادن گزارش مذکور ادعای مطرح شده را دارای مدارک کافی نمایان سازد.

* بالاخره "تقلب یا تخلف "

در واقع همان طور که پیش از انتخابات نیز موسوی مواردی را نظیر افزایش حقوق بازنشستگان و پرداخت سود سهام عدالت که از وظایف دولت به شمار می‌رفت مصادیق "خرید رأی " معرفی می‌کرد، در گزارش کمیته نیز به همین نوع مطالب اشاره شده است. اصولاً این نکته که در گزارش روی مواردی تأکید شده است که به‎فرض صحت، تخلف انتخاباتی محسوب می‌شدند و نه "تقلب "، نشان‌دهنده این است که مدعیان تقلب در درون خود بیش از آنکه به تقلبی که می‌دانسته‌اند وجود خارجی ندارد معترض باشند به مواردی معترض بوده‌اند که به‏فرض اثبات تخلف محسوب می‌شده‌اند، نه "تقلب . "

اما از آنجا که تأکید بر مقوله "تخلف " نمی‌توانست با فاصله یازده میلیونیِ نفر اول و دوم اثربخش باشد، از همان ابتدا بنا را بر ادعای "تقلب " گذاشتند. اگر بنا باشد بر اساس تخلف‌های انتخاباتی که همواره از سوی اطراف مختلف انتخاباتی و تبلیغاتی وجود داشته است، فرمان اعتراض خیابانی و اصرار بر ابطال انتخابات صورت بگیرد، دیگر هیچ‌گاه نمی‌توان از نظام و ساختار انتخاباتی و رأی‌گیری بهره برد.

روشن است که جامعه نیز نسبت به ادعای تخلف واکنش تندی نشان نمی‌دهد و هیاهوی مدعیان را از سر احساس ناراحتی از شکست تفسیر می‌کند. اما مقوله تقلب آن هم با مقیاس میلیونی چیز دیگری است، که رسانه‌های دوم خردادی همسو با رسانه‌های بیگانه تلاش کردند به آن دامن بزنند.

* نامه‌ای ناشیانه برای گرم کردن آتش انتخابات

نمونه بارز این مسئله نامه جعلی‌ای بود که برخی پایگاه‌های خبری این جبهه به عنوان نمونه‌ای از سوی وزیر کشور خطاب به رهبر انقلاب منتشر کردند. این نامه جعلی که به دلیل تنظیم بسیار ناشیانه به یک طنز سیاسی شباهت داشت در روزهای پرتب‎وتاب آمیخته با فتنه پس از انتخابات به طور گسترده در سطح شهر تهران و شهرهای بزرگ پخش شد و سعی شد در کنار تبلیغات دیگر بر هیجانات جامعه بیفزاید.

در این نامه اشکالاتی نظیر نداشتن مهر طبقه‌بندی، اشکال ویرایشی، نداشتن امضای وزیر، نداشتن شماره نامه، نداشتن رونوشت و بسیاری از ملاحظات یک نامه اداری آن هم در سطحی بسیار عالی به چشم می‌خورد. اما مهمتر از همه این موارد، خود محتوای نامه است. در این نامه که تاریخ 1388.3.23 بر بالای آن درج شده، خطاب به رهبر انقلاب آمده است:

"بنا به ابراز نگرانی حضرت‎عالی مبنی بر نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و صلاح‌دید شخص شما بر ابقای جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد بر سمت ریاست جمهوری در این برهه حساس زمانی، لذا کلیه امور به گونه‌ای برنامه‌ریزی شد که نتیجه اعلام شده آن‌گونه که به صلاح نظام و انقلاب باشد به اطلاع عموم برسد و تمامی تدابیر لازم برای حوادث احتمالی بعد از انتخابات دیده شده و سران احزاب و نامزدهای انتخاباتی تحت‌نظر شدید می‌‌باشند. لذا صرفاً جهت اطلاع نتیجه واقعی آرای اخذشده را به صورت مکتوب به عرض می‌رساند: مجموع آرای اخذ شده: 42026078، میرحسین موسوی خامنه: 19075623، مهدی کروبی: 13387104، محمود احمدی‌نژاد: 5698417، محسن رضایی میرقائد: 3754218، آرای باطله 38716. "

* شورش برای تحمیل دروغی بر مبنای تقلب

در واقع فعالان جبهه دوم خرداد در رسانه‌ها و برای عموم سخن از "تقلب " می‌گفتند، اما در خفا به آنچه تخلف می‌خواندند اعتراض می‌کردند. اصولاً‌ در تحلیل روان‎شناسانه گزارش کمیته صیانت از آرا و نامه موسوی به شورای نگهبان که در آن بر تخلفات احمدی‌نژاد به ویژه در شیوه تبلیغ و کسب رأی تمرکز شده، این واقعیت نهفته است که آنان آرای احمدی‌نژاد را واقعی می‌دانند اما به چگونگی کسب آن اعتراض دارند.

اینکه دولت در ماه‌های پیش از انتخابات به "توزیع سیب زمینی "، "آش رشته " و "پول " در میان روستاییان پرداخته، نسبت دادن نحوه ‌کسب آرای احمدی‌‌نژاد به این گونه فعالیت‌ها است. ادعای "خرید رأی " که از سوی جبهه دوم خرداد بسیار بر آن تأکید می‌شد وقتی موضوعیت داشت که اصولاً رأیی بوده باشد. اما مغالطه رهبران و فعالان جبهه دوم خرداد این بود که تلاش می‌کردند با خلط مبحث "تخلف " و "تقلب " و مطرح کردن این ابهامات به طور فلّه‌ای اعتراضاتی را بر انتخابات وارد کنند تا در نهایت جامعه ادعای "جابه‌جایی آرا " را باور کند.

در گزارش کمیته صیانت از آرا به جای آن که به طور موردی و مشخص به صندوق‌هایی که در آن تقلب شده بپردازد، بیشتر بر مواردی تمرکز کرده که به‎فرض اثبات، در نهایت "تخلف " به شمار می‌آیند و نه "تقلب " یا "جابه‌جایی آرا "؛ که گاه در بیانیه‌های موسوی نیز بر آن تأکید می‌شد.(4) در واقع، خلط مبحث موضوع تخلف و تقلب آگاهانه بود تا نتیجه آرای عمومی و انتخابات به شدت مورد تردید قرار گیرد.

در این گزارش بیشتر مطالب به موضوعاتی نظیر "تبلیغات غیرقانونی با استفاده از منابع و امکانات دولتی و عمومی "،‌ "تطمیع و خرید رأی "، "تخلفات و اعمال مجرمانه شخص آقای احمدی‌نژاد "، "یک‎پارچگی هیأت‌های اجرایی "، "نقض بی‌طرفی شورای نگهبان، هیأت نظارت و ناظران "، "همسو بودن مجری و ناظر انتخابات " و "مداخله نظامیان در انتخابات " تعلق داشت که به‎فرض اثبات، چیزی جز تخلف محسوب نمی‌شد. اما درباره موضوع تقلب نیز به مسائلی کلی اشاره شده است که اهم آن در نامه موسوی به شورای نگهبان دیده می‌شود.(5)

در نامه موسوی به شورای نگهبان، به طور کلی و با هدف مسئله‌سازی و ایجاد پرسش به موارد زیر اشاره شده است: "پلمپ صندوق‌ها قبل از رأی‌گیری "، "مشکلات حضور ناظران کاندیداها "، "صندوق‌های سیار "، "کمبود تعرفه‌ها "، "محدود کردن زمان رأی‌گیری "، "انتقال صندوق‌‌ها به فرمانداری " و "شیوه آرایش سبد آرا ". به عبارت دیگر، محصول کار و فعالیت دو ماهه کمیته صیانت از آرا تنها به مقداری انتقاد از قانون انتخابات، فرآیند گرفتن آرا و برگزاری انتخابات که بسیاری از آنها مانند کمبود تعرفه حتی در دوره‌های قبل نیز وجود داشت خاتمه یافت.

این کمیته که از ابتدا به منظور یافتن کوچکترین تخلف و تقلبی تشکیل شده بود، در نهایت گزارشی بیش از ده صفحه پرسش، تحویل موسوی و افکار عمومی جامعه داد. بر این اساس، جبهه دوم خرداد با علم به عدم تقلب در انتخابات، با بزرگ‌نمایی برخی تخلفات معمولی و مسبوق به سابقه، بازگویی نقد‌هایی که برخی از آنان بر قانون انتخابات وارد است و نیز مطرح ساختن برخی پرسش‌ها در مواردی که شاهدی وجود ندارد، به این منظور که افکار عمومی را درباره ادعای تقلب اقناع سازد، تلاش کرد طرفداران موسوی را برای اعتراض به جابه‌جایی آرا به خیابان‌ها بکشد.(6)

* اقرار به عدم تقلب

از موارد دیگری که نشان می‌دهد جبهه دوم خرداد به موضوع تقلب باور نداشته است برخی اقرارهای پراکنده اعضای ستاد موسوی است.

مطابق این اقرارها روشن می‌شود که راهبرد جبهه دوم خرداد این بوده است که بعد از انتخابات با خلط مبحث تخلف و تقلب و با بزرگ‌نمایی برخی تخلفاتی که اثری در نتیجه آرا نداشته است، در جامعه باور تقلب را دامن بزند.

به طور نمونه در دیداری که برخی از نمایندگان ستادهای نامزدهای انتخاباتی با رهبر انقلاب در تاریخ شنبه 1388.3.26 داشتند،‌ نماینده ستاد موسوی خطاب به رهبر انقلاب گفت: اگر 10 بار دیگر نیز صندوق‌ها را بشمارید من می‌دانم که ساز و کار انتخابات به گونه‌ای است که در آن تقلب نمی‌توان کرد و نهایتاً چند رأی بالا و پایین می‌شود. بحث این است که چرا احمدی‌نژاد تأیید صلاحیت شده است.(7)